آدمزاد کتاب نیست که مثلاً صفحهٔ ۳۵۱ رو نشون بذاری
بری و برگردی و هنوز صفحهٔ ۳۵۱ روی قفسه منتظرت باشه!
آدمزاد میره،
تغییر میکنه!
آدمزاد هم مثل یخ، مثل عمر، مثل سویِ چشم، مثل عشق تو،
یه روزی تموم میشه.
آدمزاد خیلی وقتا حواسش به دلش نیست
آدمزاد خوب بلده خودشو به نافهمی بزنه
اما همیشه یه زخمی توی قلبش هست
چیزی شبیه جای اتو روی دست...
برچسب : نویسنده : barbad-rafte بازدید : 111